مفهوم واژههای خوب و بد
توصیف به خوبی یا بدی حتی ممکن است از سوی یک داور یا قاضی صورت پذیرد، و در عین حال که سایر افراد با او توافقی ندارند،
اگر به مفهومی که واقعا در ذهن ما به وجود می آید توجه شود، در می یابیم که آن مفهوم به مثابه حرکتی است که در اثر کنش اشیای خارجی پدید آمده و در نور و رنگ برای بینایی، در صدا برای شنوایی، در بو برای بویایی و... ظهور یافته است. بنابراین، اثر واقعی یک شیء که از مسیر چشم ها، گوشها و سایر اندام به قلب می رسد، چیزی نیست مگر حرکت یا تلاشی که شامل میل و اشتیاق نسبت به شیء در حال حرکت با انزجار از آن می باشد. اما ظهور یا احساس آن حرکت چیزی است که ما آن را شادمانی یا ناراحتی ذهن می نامیم.
این حرکت خودش اشتیاق نام گرفته و ظهور و تجلی اش شادمانی، و لذت، به نظر می آید که مورد تأیید و پشتیبانی حرکت زیستی باشد و از جانب آن پیوسته مدد یابد. از این رو، بی مناسبت نیست اموری که شادمانی را سبب می گردد سرور و شادمانی نامیده می شود. سرور و شادمانی به نوعی قرین مفهوم مدد کردن یا تقویت کردن می باشد. صورت متضاد سرور مربوط به اموری است که مزاحم و ناخوشایند و آزار دهنده باشد و مفهومی چون ایجاد ممانعت و درد سر و زحمت در مقابل حرکت زیستی را در بر گیرد.
بنابراین، لذت یا شادمانی تجلی یا احساس خوبی است، و ناراحتی یا ناخوشایندی تجلی یا احساس بدی است. در نتیجه هر آنچه اشتهای اشتیاق، میل یا محبت نامیده می شود کم و بیش با نوعی شادمانی همراه است و هر آنچه نفرت و انزجار و بیزاری نامیده می شود کم و بیش با نوعی ناخوشایندی و ناراحتی همراه است.
برخی از لذایذ و شادمانی ها از احساس چیزی نشأت می یابد که حاضر و موجود است. آن دسته از لذایذی که ممکن است الذایذ حس و به عبارت دیگر لذایذ جسمانی نامیده شود، در نظر آن کسانی که لذایذ جسمانی را مذمت می کنند جایگاهی نخواهد داشت مگر آنگاه که چنین لذایذی قانونمند گردد. تمامی لذایذ جسمی، خواه ملامت آمیز و خواه خالی از ملامت، از این نوع لذایذ می باشد. این گروه از لذایذ، لذت در دیدن، در شنیدن، در بوییدن، در چشیدن و در لمس کردن را شامل می شود. سایر انواع الذایذ و شادمانی ها از انتظاری سر می زند که در اثر پیش بینی هدف با نتیجه اشیا و أمور حاصل می گردد، خواه آن اشیا و امور به نظر خوشایند آید یا ناخوشایند. این دسته از الذایذ، که عموما شادی نامیده می شود، الذایذ ذهنی شخصی به حساب می آید که آن نتایج لذت آور را ترسیم می کند. به گونه ای مشابه، برخی از ناخوشایندیها در احساس است و درد نامیده می شود و برخی دیگر از انتظاری نشأت می یابد که نسبت به بروز و ظهور نتایج ناخوشایند حاصل می گردد و غم و اندوه نامیده می شود.
این احساسات قوی اما ساده که اشتیاق، میل، محبت، انزجار، نفرت، شادی، و غم نامیده شده، اسامی خود را از ملاحظات گوناگونی برگرفته که این ملاحظات به صور مختلفی طبقه بندی شده است. هنگامی که چنین احساساتی یکی پس از دیگری ظاهر می گردد، اسامی گوناگونی را به خود اختصاص می دهد. اسامی مزبور به ملاحظه عوامل مختلفی بستگی دارد. اولا، به میزان احتمال دست یابی با تأمین آنچه شخص آرزو می کند مربوط می شود احتمال تحقق آرزو و هدف هر چه بیشتر باشد، شوق و علاقه افزون تر خواهد بود و احتمال هر چه ضعیف تر باشد، میل و محبت نیز ضعیف تر خواهد بود؛ ثانیة، از خود چیزی که موضوع و متعلق علاقه مندی یا تنفر است، ناشی می شود؛ ثالثا، از ملاحظه او مقایسه بسیاری از این احساسات با یکدیگر خود به خود اسامی گوناگون حاصل می گردد؛ رابعا، از خود تغییر یا توالی حالات و احساسات متنوع اسامی مختلفی به دست می آید.
منبع: مبانی فلسفی تعلیم وتربیت، هوارد آ. اوزمن و ساموئل ام. کراور،مترجمان: غلامرضا متقی فر، هادی حسین خانی، عبدالرضا ضرابی، محمدصادق موسوی نسب و هادی رزاقی، صص367-365، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1387
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}